نشست تخصصی

بازخوانی یک اتهام: غارت کاروان‌های قریش پیش از جنگ بدر

تیزر و پوستر همایش

با همکاری گروه پژوهشی پویافکر و معاونت پژوهشی دانشکده الهیات دانشگاه تهران؛

نشست تخصصی «بازخوانی یک اتهام: غارت کاروان‌های قریش پیش از جنگ بدر» برگزار شد

گروه پژوهشی پویافکر در ادامه برنامه‌های پیشین، نشست جدیدی را با همکاری معاونت پژوهشی دانشکده الهیات دانشگاه تهران برگزار کرد. در این نشست تخصصی که روز دوشنبه 14 اسفندماه جاری از ساعت 10 الی 12 در سالن شهید مفتح دانشکده الهیات و معارف دانشگاه تهران برپا شد، موضوع غارت کاروان‌های قریش پیش از جنگ بدر و صحت و سقم آن، توسط تنی چند از اساتید و صاحبنظران این حوزه مورد واکاوی قرار گرفت.

در آغاز این نشست، دکتر یحیی صباغچی، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف و مدیر گروه پژوهشی پویافکر به بیان مقدماتی درخصوص موضوع اصلی نشست پرداختند و اظهار داشتند: مسئله موردبررسی در این جلسه، موضوعی جزئی و دقیق است که درواقع، برخاسته از صورت‌مسئله‌ای بزرگتر است. در بحث الگو گرفتن از سیره رسول اکرم (ص)، یکی از مسائل ضروری، شناخت سیره ایشان است. سؤال این است: شناختی که از سیره پیامبر (ص) براساس منابع تاریخی به دست می‌آوریم، صلح‌گرایانه است یا خشونت‌طلبانه؟ در این نشست، تمرکز بر سریه‌ها و غزواتی است که پیش از جنگ بدر، صورت گرفته و اتهاماتی را متوجه مسلمانان و پیامبر کرده است. لذا درصددیم آنچه را به‌عنوان غزوات پیامبر (ص) در برخی منابع تاریخی مطرح شده، با نگاهی دقیق و انتقادی، مورد بررسی قرار دهیم.

پس از بیان این مقدمات، دکتر علی بیات، عضو هیئت علمی گروه تاریخ و ملل اسلامی دانشگاه تهران و صاحب آثاری همچون «مکتوبات سلمان فارسی»، «تاریخ‌نگاری مسعودی»، «نقدی بر فصلی از کتاب تمدن و جهانی شدن» و… به ایراد سخنرانی پرداختند. دکتر بیات با اشاره به این موضوع که اغلب مطالعات در ارتباط با سیره نبوی، بر مبنای روایات، صورت گرفته، بر خوانش سیره پیامبر (ص) از منظر قرآن کریم تأکید کردند. ایشان در قسمتی از سخنان خود اظهار کردند: متأسفانه راویان حدیث که بیشترین سهم را در نقل روایات داشتند، کسانی بودند که پس از رحلت رسول خدا، به پیشوایان گمراهی پیوستند و شروع کردند به جعل حدیث و دروغ بستن عمدی به پیامبر و این اتهام طرح شد که رسول خدا دست به غارتگری زده و اتهام بزرگتر دیگر هم این است که اسلام، دین شمشیر است، درحالی‌که سراغ قرآن نرفتیم تا دریابیم قرآن اصلاً چنین بنایی ندارد. این دور از شأن یک هدایتگر الهی است که این‌قدر دایره را تنگ بگیرد و شروع کند به غارت مال‌التجاره. براساس قرآن کریم، ماهیت دعوت پیامبر این است که براساس آگاهی، دست به دعوت بزند. درواقع، دعوت ایشان، یک دعوت فکری است.

در ادامه، دکتر مهدیه پاکروان، دکترای تاریخ اسلام دانشگاه الزهرا، پژوهشگر ارشد پویافکر و مؤلف کتاب‌های «پنهان در تاریخ (اعزام‌های دیپلماتیک پیامبر (ص) پیش از بدر)» و «استراتژی منجی؛ جنگ جهانی یا صلح جهانی؟» به اجمال، به بازخوانی منابع تاریخی که موضوع حمله به کاروان‌های قریش در آنها مطرح شده، پرداختند.  ایشان در بخشی از سخنان خود بیان کردند: موضوع این نشست، علیرغم اهمیت آن، کمتر موردتوجه محققان قرار گرفته و پژوهش‌های تاریخی، به صورت بسیار گذرا از کنار آن عبور کرده‌اند. مسئله حمله مسلمانان به کاروان‌های تجاری قریش که در منابع تاریخی بیشتر به صورت غارت و حمله از آن یاد شده و در برخی منابع نیز از آن با عنوان مصادره نام برده شده، موضوعی است که باعث شده نسبت‌های ناروایی به پیامبر داده شود که نتیجه آن نیز به صورت اسلام‌هراسی خود را نشان می‌دهد. ضرورت پرداختن به این مسئله و اثبات نادرستی آن از این روست که موجب می‌شود این دسته از روایات، مبنای رفتارهای خشونت‌آمیز جریان‌هایی نظیر داعش قرار نگیرند. دکتر پاکروان در ادامه مباحث خود، دلایل و استدلال‌هایی را در ارتباط با مخدوش بودن این دسته از روایت‌ها ذکر کردند. ایشان در قسمتی از توضیحات خود اذعان داشتند: منابعی که در آنها به موضوع غارت کاروان‌های قریش پرداخته شده، شواهد کافی را در ارتباط با این مسئله ذکر نکرده‌اند. ما در پژوهش خود حول این مسئله، از اصطلاح «اعزام» استفاده کردیم، زیرا غزوه و سریه‌بودن این موارد، محل تردید است. ذکر این نکته لازم است که بحث حمله به کاروان‌های تجاری قریش، فقط در گزارش یک محقق دیده می‌شود و آن هم واقدی است که در اثر او- مغازی- ذکر شده و از این منبع، وارد دیگر منابع تاریخی شده است. درواقع، سکوت برخی منابع دیگر در خصوص این موضوع، امری قابل‌تأمل است. ازسوی دیگر، از آنجا که سبک و سیاق واقدی این‌گونه نیست که برای همه روایاتش، به ذکر سند بپردازد، ذکرنکردن سند باعث نمی‌شود این روایات را کنار بگذاریم و آنها را روایاتی ضعیف تلقی کنیم. لذا در بررسی این مسئله، به مقایسه 2 منبع اصلی موجود در این زمینه پرداختیم که عبارت‌اند از: گزارش واقدی و گزارش ابن‌اسحاق. در گزارش‌های واقدی، صرفاً در این حد به موضوع غارت کاروان‌ها اشاره شده: «یتعرض لعیر القریش». همین عبارت است که باعث وارد کردن این اتهامات به مسلمانان شده است. درضمن، گزارش‌های واقدی، پیوسته به این موضوع اشاره دارد که کاروان مسلمانان به سمت کاروان‌های قریش رفته بود، اما جنگی رخ نداد. همین رخ ندادن درگیری و حمله- حتی به صورت ناموفق و عدم تعقیب و گریز- این شبهه و خلل را در مسئله غارت کاروان‌ها ایجاد می‌کند که اگر قصد مسلمانان، حمله و غارت بود، آیا واقعاً نمی‌توانستند به تعقیب کاروان قریش بپردازند؟ به علاوه، زمان طولانی توقف مسلمانان در مکان‌هایی که به آنها اعزام شده بودند، گویای این است که شاید پیامبر و مسلمانان، اهداف دیگری را دنبال می‌کردند، مانند هم‌پیمانی با قبایل یا دعوت دینی. نکته دیگر این است که براساس شواهد متعدد تاریخی، قریش در برابر تهدید کاروان‌های تجاری خود، هیچگاه بی‌تفاوت نبوده و نسبت به آن، واکنش نشان می‌داده است. چطور ممکن است پیش از جنگ بدر، 5 غزوه و سریه رخ داده باشد و در همه آنها، کاروان‌های قریش، مورد تهدید قرار گرفته باشند و هیچ واکنشی در برابر این تهاجم از خود نشان نداده باشند؟ علاوه بر این، شرایط اجتماعی مدینه، بستر مناسبی برای انجام چنین حملاتی نبوده است. جامعه مدینه در آن زمان، جامعه‌ای ناهمگون بوده متشکل از مسیحیان، یهودیان، مسلمانان و… که قریش در اینها نفوذ زیادی داشته و معیشت قبایل، در گرو ارتباط با قریش بوده. یک دیدگاه دیگر این است که این حملات، با هدف رفع مشکلات اقتصادی مسلمانان صورت گرفته است. در این ارتباط، شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد پیامبر (ص) برای رفع تنگدستی مسلمانان و ایجاد شغل، چه تلاش‌هایی کرده‌اند که با مسئله حمله به کاروان‌ها با هدف غارت آنها منافات دارد. نقد جدی دیگری که به مسئله حمله مسلمانان به کاروان‌ها وارد می‌شود، موضوع ناسازگاری حمله به کاروان‌ها و غارت‌ آنها با اقتضائات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی مدینه و تبعات آن است. در بافت اجتماعی جامعه مدینه، مسئله غارت، امری مذموم شمرده می‌شده که مجازات‌های سنگینی نظیر مصلوب شدن را در پی داشته است. یک تحلیل دیگر که در این زمینه مطرح می‌شود، این است که قصد پیامبر، از ابتدا، حمله به کاروان‌ها نبوده، بلکه هدف، تهدید آنها و به هم زدن امنیت روانی قریش بوده است. باید توجه داشت وقتی ما تحلیلی را مطرح می‌کنیم، باید بتوانیم موفق به اثبات آن شویم. اگر قصد پیامبر، تهدید بوده، اقدام حداقلی موردانتظار، این بوده که تعقیب و گریزی در کار باشد. چطور ممکن بود با این اقدام که حتی تعقیب و گریزی نیز در آن صورت نگرفته، امنیت روانی قریش تحت‌الشعاع قرار بگیرد؟ درحالی‌که برعکس، این موارد، ضعف مدیریتی و ناکارآمدی مسلمانان را القا می‌کنند نه قدرت و تهدید را. نکته دیگر این است که طبق گزارش واقدی، هم‌پیمانی پیامبر با قبایل اطراف مدینه، در گزارش‌های ذیل سریه‌ها و غزوه‌ها ثبت شده است. مثلاً در دو واقعه‌ای که با عنوان «سریه حمزه» و «غزوه بواط» از آنها یاد شده، هم‌پیمانی با قبیله جهینه اتفاق افتاده است. بررسی موضوع از این زوایا و جنبه‌های مختلف دیگر، ما را به این جمع‌بندی می‌رساند که سیاست داخلی و خارجی پیامبر (ص) کاملاً هم‌راستا با هم بوده‌اند. ایشان در سیاست خارجی، گفت‌وگو و تعامل با قبایل اطراف مدینه را آغاز کردند که باعث ایجاد مناسبات دوسویه با این قبایل شد. درواقع، این اعزام‌ها که در منابع تاریخی، به غلط از آنها با عنوان غزوه و سریه یاد شده، با اهدافی همچون رصد قبایل و هم‌پیمانی با آنها و دعوت دینی صورت گرفته است. این‌گونه نبود که پیامبر بعد از هجرت، تغییر روش بدهند و روش رحمانی و مبتنی بر مدارای‌شان تبدیل بشود به روش قهرگرایانه و اقداماتی نظیر حمله به کاروان‌های تجاری. حقیقت این است که برای زدودن این اتهامات که خود، منشأ اسلام‌هراسی می‌شوند، باید منابع تاریخی را موردبررسی قرار دهیم، تکلیف خودمان را با بعضی از این روایات مشخص کنیم و با خوانش دقیق، به این شبهات جواب دهیم.

در بخش پایانی این نشست، دکتر غلامحسین زرگری‌نژاد، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و مؤلف آثار ارزشمندی همچون «تاریخ تمدن و فرهنگ»، «نهضت امام حسین و قیام کربلا»، «تاریخ سیاسی اجتماعی ایران قبل از اسلام» و… به بیان مطالبی درخصوص مسئله موردبررسی پرداختند، ازجمله اینکه بسیاری از روایات منسوب به پیامبر، توسط عروة بن زبیر، با گرایش‌های اموی و مروانی نقل شده و به منابع راه یافته است.

این نشست که با حضور بیش از صدوپنجاه تن از اساتید، دانشجویان و علاقه‌مندان در سالن مفتح دانشکده الهیات دانشگاه تهران برگزار شد، به صورت مجازی نیز میزبان بیش از دویست و بیست تن از افراد علاقه‌مند به موضوع موردبررسی بود.

فیلمهای همایش