پروژۀ مذکور از سال 93 آغاز شد. در این کار پژوهشی، روایات جنگ بنیقریظه به روش تحلیل اسناد – متن بررسی و تحلیل شد. جنگ بنیقریظه در سال 5 هجری بین مسلمانان و قبیلۀ یهودی بنیقریظه درگرفت. مشهور است که در این جنگ، به حکم یکی از یاران پیامبر(ص) به نام سعد بن معاذ تمام مردان قبیلۀ بنیقریظه گردن زده شدند. اما با بررسی روشمند در این پروژه تحریفات موجود در روایات مربوط به این جنگ شناسایی و تحلیل شد. حاصل نتایج این پژوهش، کتابی به همین نام است که نگارش و نقد آن پایان یافتهاست.
ضرورت بررسی آثار اسلامشناسان درباره اسلام و موضوعات درون دینی آن بر اهالی علم روشن است. دائره العارف اسلام چاپ لیدن یکی از منابع مهم این بررسی به شمار میرود زیرا در هر عصر برترین دانشمندان اسلامشناس را برای نوشتن مداخل خود و بازتاب دادن چکیدهی اطلاعات و رویکرد جوامع علمی به موضوعات اسلامی به خدمت گرفتهاست. یکی از مهمترین موضوعات اسلامی و شیعی دکترین مهدویت است که در ویراست دوم دائره المعارف اسلام لیدن، در مداخلی چون مهدی نوشته مادلنگ، محمدالقائم نوشته ترهار، الغیبه نوشته مکدانلد و… مطرح شدهاست. نگارنده تلاش دارد تا با روشهای کمی، از جمله سنخشناسی و تحلیل محتوا ابتدا به موضوعات مهم مطرح شده در این مداخل و همچنین منابع مورد استفاده دست یافته و پس از آن به صورتی روشمند به تحلیل نقادانه آنها بپردازد. این کار احتمالا اعم از تنها یک مقاله خواهد بود و در حال حاضر با وجود ورود به فاز تحلیل محتوا در برخی مداخل، همچنان در حال جمعآوری اطلاعات و دستهبندی موضوعی به سر میبریم.
مسئله ارتداد – به عنوان یک مسئله فقهی- و احکام فقیهان مذاهب مختلف اسلامی در رابطه با آن که شامل (سلب حیات و حقوق معنوی و مادی مرتد) است از ناحیه اندیشمندان جوامع دینی و غیر دینی با چالشهای جدی کلامی، اجتماعی و سیاسی مواجه است .
تحقیق حاضر با رویکردی نقادانه و درون دینی به بحث ارتداد پرداخته و در نظر دارد ضمن بازخوانی مفهوم ارتداد و واکاوی ابعاد مختلف آن از جمله پیشینه تاریخی ارتداد در صدر اسلام و دورههای مختلف اسلامی و همچنین با ملاحظه سیر تکون و تطور صدور احکام ارتداد توسط فقهای فریقین و مستندات آن، خلاءهای کلامی و اشکالات مبنایی موجود در نگاه سنتی و رایج در میان فقهای معظم پیرامون ارتداد – مانند تنافی احکام ارتداد با برخی از اصول مسلم قرآنی و کلامی و مبانی حقوق بشر- را مورد بررسی قرار داده و خوانش جدید و قابل پذیرشی را از مفهوم و احکام ارتداد ارائه نماید.
از آنجا که رژیم صهیونیستی، شیعه اثنی عشری را دیگری خود میداند، یکی از مهمترین مراکز شیعهپژوهی جهان را در دانشگاه حبرو در قدس اشغالی تاسیس کرده است. مهمترین استاد این مرکز، اتان کولبرگ است که با تالیف آثار متعدد مانند ابن طاووس، احوال، آثار و کتابخانه او، جایگاه خود را به عنوان یک شیعه پژوه برجسته تثبیت کردهاست. وی با تالیف دو مقاله با عناوینی از امامیه تا اثنی عشریه و نخستین کاربردهای اثنی عشریه، اعتقاد امامیه به دوازده امام و غیبت امام دوازدهم(عج) را ساختهی اوایل قرن چهارم دانسته است. به رغم اهمیت اشکالات وی به امامیه، هنوز پاسخ درخوری به وی داده نشدهاست. اگر چه آثار اندکی مستقیم یا غیر مستقیم در پاسخ به او نوشته شدهاست. بنابراین پروژهای جامع برای اثبات وجود تاریخی امام عصر(عج) و اصالت اعتقاد امامیه به ایشان تعریف شده که از ابعاد مختلف به بحث توجه خواهد شد و در پایان خروجیهای مختلفی مانند چند مقاله علمی پژوهشی و کتابی در دو سطح مخاطب عام و خاص خواهد داشت. بخشی از این پروژه که به بررسی آثار متقدم مهدوی پرداخته تا حد زیادی پیش رفته و دو مقاله علمی پژوهشی به عنوان دستاورد این بخش در شرف تدوین نهایی است.
روایات یا گزاره هایی که ظهور مهدی را با نوعی جنگ و خشونت همگرا می کند گونههای مختلفی دارند که هر کدام از زاویهای باید تحلیل و بررسی شوند. یکی از عواملی که به این امر دامن می زند چند واژهای است که همگی از ریشهی «ق-و -م» هستند. در عموم کتب و مقالات امروزی لقب «قائم» به قیام کننده و افعالی چون قام، تقوم، یقوم به «قیام می کند» تفسیر و ترجمه شدهاست. این امر سبب میشود که ظهور مهدی در نگاه اول، نوعی قیام تلقی شود که رفتاری مسلحانه و نظامی است. پژوهش حاضر تلاشیست روشمند برای رسیدن به درکی درست از معنای واژۀ قائم و افعال متناظر با آن.
از راههای رسیدن به فهم صحیح، جامع و روشمند یک واژه، انجام بررسیهای لغوی به همراه ریشهشناسی آن است. بدین منظور در این پژوهش معانی ریشۀ «قوم» از کهنترین زبانهای آفروآسیایی و سامی باستان استخراج میشود. جستجوی ریشۀ «قوم» در کهنترین زبانهای آفروآسیایی و سامی باستان حاکی از آن است که این ریشه دارای معانی برپایی، ادا کردن، مداومت، مراقبت، حفظ کردن، حمایت، هدایت و مسئول بودن میباشد. بنابراین «قائم بالحق» یعنی نگه دارنده و برپا کنندۀ حق و محافظت کننده از حق به گونه ای که استمرار نیز داشته باشد. بررسی مشتقات «قوم» در آیات قرآن نیز نشان میدهد هیچکدام از این واژه ها در قرآن در معنای یک رفتار نظامی نیامده است. مؤلفه های معنایی اصلی «قوم» در قرآن عبارتند از: ایستادن، توقف، برپایی، ادا کردن، مراقبت، حفاظت، نگهداری، انجام تمام و کمال، توجه داشتن، و نیز مداومت. معانی بدست آمده برای «قوم» در قرآن به خوبی با نتایج ریشه شناسی این ریشه انطباق دارد.
در گام بعدی مؤلفههای معنایی بدست آمده از ریشه شناسی و معناشناسی ساختاری بر مجموعۀ روایی تطبیق داده می شود و معنای قائم/ یقوم در روایات بر اساس نتایج دو رویکرد فوق ارائه می شود. همچنین کارکرد مؤلفههای معنایی قوم در گزارشهای تاریخی مورد بررسی قرار می گیرد. دستاورد این تحقیق نشان میدهد که قیام/ قائم/ یقوم به معنای یک رفتار نظامی به عنوان معنایی اصیل برای این واژه نمیباشد.
اگرچه عموم ردیهنویسیهای متقدم از میان رفتهاند ولی بررسی نامهای این نگاشتهها مسیر جدیدی در اختیار محقق قرار میدهد تا به کشف و خوانش تاریخ فکری و جریانشناسی جامعه اسلامی بپردازد. جریانهایی که برخی تا به امروز نیز تعیینکنندهی بنیانهای اعتقادی مذاهب اسلامیاند و لذا شناخت آنها از زوایای مختلف حائز اهمیت است.
بر این اساس پژوهشهایی با تمرکز بر ردیهنگاریهای فهارس ندیم، طوسی و نجاشی در حال انجام است. هدف این تحقیقها تحلیل تاریخ اندیشههای فقهی و کلامی و نیز منازعات علمی میان نخبگان جهان اسلام بر اساس سنت ردیه نگاری است. از این مجموعه چند مقاله دیگر در دست تحقیق و نگارش است و یک مقاله با عنوان “نسبت سنجی میان زمان نگارش و موضوعات ردیهنگارهای شیعیان (تا نیمه اول قرن پنجم هجری)” در دو فصلنامه علمی: “تاریخ نگری و تاریخ نگاری” به چاپ رسیده است.
دو پدیده مشابه در یک علم موضوع خوبی برای پژوهش است. چرا این دو پدیده مشابه یکدیگر هستند؟ آیا پدیده جدیدتر از پدیده قدیمیتر وام گرفته (اقتباس کرده) است؟ در روش تاریخی نگری صرف، با رعایت چند شرط نتیجه میگیرند که پدیده متأخر از پدیده متقدم وام گرفته است و پدیده متأخر اصالت ندارد. یعنی خودتعریف نیست و بومیسازی شدۀ پدیدۀ دیگر است.
در این مقاله اثبات میکنیم که این شروط کافی نیستند. با رعایت این شروط میتوان مثالهای نقض زیادی زد که پدیده متأخر از پدیده متقدم وام نگرفته است. ممکن است هر دو پدیده از پدیده سومی وام گرفته باشند (مثالهایی از زبان شناسی). ممکن است هر دو پدیده از پدیده سومی ارث برده باشند (مثالهایی از زیست شناسی و زبان شناسی). ممکن است هر دو پدیده مستقلاً به نتایج واحدی رسیده باشند (مثالهایی از زیست شناسی و ریاضی). ممکن است هر دو اصالت داشته باشند و صرفاً بر روی هم تأثیر گذاشته باشند (مثالهایی در تاریخ).